سنت امروز همان بدعت دیروز است

سنت امروز همان بدعت دیروز است

نوازنده بین‌المللی بربت معتقد است: هیچ سنتی در موسیقی وجود ندارد؛ مگر اینکه روزی به‌ صورت نوآوری طرح شده و قضاوت در باره بدعت‌ها را باید به آیندگان سپرد.

مجید ناظم پور (متولد ۱۳۵۲ شمسی در شهرستان شهرضا قمشه)، از کودکی و به دلیل شوریدگی ذاتی و کشش روحی عمیق، همیشه با این دغدغه ذهنی درگیر بود که چگونه برخی افراد قادر اند با قدرت کلمات روحیه دیگران را بهبود ببخشند. دلمشغولی و دغدغه فکری دیگر او موسیقی و در حالت تجریدی عنصر صدا بود. این دلمشغولی ها ناظم پور را در آینده به سمت تحصیل در رشته روانشناسی سوق داد.

این هنرمند در خانواده ای اهل موسیقی رشد کرد، نوای نی استاد حسن کسایی از علایق پدرش بود و این فضای خانوادگی علاقه شدیدی در مجید ناظم پور نسبت به موسیقی ایجاد کرد.

از آنجا که ابتدا فعالیت حرفه ای در زمینه موسیقی چندان باب میل پدر او نبود، ناظم پور خودجوش و مستقل به نواختن و ساخت تار و سه تار پرداخت.
سپس به فراگیری ساز عود علاقمند شد و از تعلیم محمد گلستانه، حسن منوچهری و حسین بهروزی نیا بهره برد.

مبانی موسیقی را از شریف لطفی آموخت و در زمینه ساخت شاگرد ابراهیم قنبری مهر شد. او آشنایی خود را با ابراهیم قنبری مهر بختی بزرگ و سبب تحول عظیم در زندگی اش می‌داند.

ناظم پور در مدت سه سال زبان عربی را فراگرفت سپس با سفر به کشورهای عربی، به یادگیری سبک ها و مکاتب مختلف عودنوازی، شیوه‌های نوازندگی و پژوهش و تحقیق درباره تاریخ این ساز پرداخت و از راهنمایی استادان و پژوهشگران عرب استفاده کرد. در زمینه شناخت ردیف آوازی مکتب اصفهان شاگرد خلیل‌الله مشکوهء و نعمت‌الله ستوده بوده و برای یادگیری آواز بین‌المللی و صداسازی از کلاس آزاده رضایی بهره برد.

ناظم پور همواره از مرحوم خلیل الله مشکوه به عنوان یکی از معلم های بزرگ خود یاد می کند. همچنین خوانندگی مقام‌های آوازی موسیقی عرب را در کشورهای عربی آموخته است.

وی کتابی با نام داستان بربت (مروری بر تاریخ پنج هزار سالهٔ بربت) در زمینه تاریخچه ساز عود (به همت نشر سوره مهر) و کتابی شامل مجموعه قطعات ساخته خود را تألیف کرده ‌است. از آلبوم‌های وی می‌توان به «راز ساحل»، «کنسرت بربت»، «فلسفه»، «حکمت» و «بررسی تاریخچهٔ عود و مکاتب عودنوازی در جهان» اشاره کرد.

مجید ناظم پور به دلیل تحصیلات و پژوهش‌های دانشگاهی خود در رشته روان‌شناسی و عضویت در انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران، کتاب نوین «کاربرد موسیقی در هیپنوتیزم درمانی و مراقبه» را تألیف کرده که به لحاظ موضوعی، پژوهشی است جدید.

سخنرانی و نوازندگی در سمینارها و جشنواره‌های تخصصی ساز عود در کشورهای مختلف؛مانند مراکش، الجزایر، سوریه، عمان، قطر، مالزی از دیگر فعالیت‌های هنری او در زمینه موسیقی است. ناظم پور در سال ۲۰۰۹ یکی از داورهای مسابقات بین‌المللی عود در سوریه بود.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از ۳۲ سال فعالیت مستمر ناظم پور در زمینه موسیقی، نشان درجه یک هنری را که همطراز با مدرک دکتراست به این هنرمند اعطا کرده است.

وی به تازگی با دعوت رسمی وزارت فرهنگ کشور قطر در جشنواره موسیقی این کشور شرکت کرد و موفق شد بین هنرمندان بزرگ کشورهای مختلف حضوری چشمگیر داشته باشد، به بهانه این حضور با او گفت و گو کرده ایم.

برای اولین بار چه زمانی و چگونه صدای ساز عود را شنیدید و به آن علاقمند شدید؟

-ناظم پور: برای اولین بار صدای عود را در آلبوم دستان با صدای استاد محمدرضا شجریان شنیدم.

 آموزش این ساز را چگونه و در کلاس کدام استاد آغاز کردید؟

-ناظم پور: در شهرستان ما امکانات خرید ساز در آن زمان بسیار محدود بود. خاطرم هست پشت ویترین یک مغازه عودی به قیمت ۳۵۰۰۰ تومان دیدم. و وقتی پس از تلاش های زیاد و جمع کردن پول هایم برای خرید ساز رفتم آن ساز فروخته شده بود. به هر ترتیبی بود بالاخره یک ساز خریدم و اولین استاد نوازندگی من در زمینه ساز عود محمد گلستانه بود.

 چند سال در کلاس های استاد گلستانه شرکت کردید؟

-ناظم پور: ایشان بعد از سه جلسه به من گفتند نیازی به ادامه کلاس ها ندارم. اما باور من این بود آموزش و دانش را پایانی نیست. پس با مشقات زیادی هفته ای یک بار به تهران می آمدم و در کلاس های استاد منوچهری درس می گرفتم، سپس به کلاس های استاد بهروزی نیا رفتم.

 شما برای نواختن این ساز حتی به کلاس های زبان عربی هم رفته اید. علت این کار چه بود؟

-ناظم پور: همزمان با آموختن نوازندگی این ساز به مطالعه در زمینه تاریخ این ساز علاقمند شدم؛ اما در ایران منابع کافی در این زمینه وجود نداشت. به همین دلیل برای ادامه مطالعاتم به کشورهای عربی و آذربایجان سفر کردم.

در اولین سفرم به این کشور ها یقین پیدا کردم بدون دانستن زبان عربی امکان برقراری ارتباط عمیق و استفاده از منابع و مرجع های علمی وجود ندارد، به همین دلیل به موازات آموختن ساز در کانون زبان ایران به یادگیری زبان عربی مشغول شدم.

اما در برخورد با مطبوعات کشورهای عربی و شرکت در مصاحبه های مطبوعاتی دریافتم باید تسلط بیشتری به این زبان داشته باشم به همین خاطر در دوره های آموزشی خبرنگاری به زبان عربی و فن ترجمه هم به مدت سه سال شرکت کردم و موفق به دریافت مدرک مکالمه زبان عربی از کانون زبان ایران شدم. پس از آن در ترجمه متون قدیمی عربی هم موفق بودم.

 ایا ارتباط شما با فرهنگ و مردم عرب زبان به همین جا محدود شد؟

-ناظم پور: خیر بعد از این دوره به واسطه سبک نوازندگی و تفاوت های ماهوی در تکنیک های نوازندگی با آنچه در میان آنها مرسوم بود بین اعراب شناخته و از آن پس در اکثر سمینارها و جشنواره ها به عنوان سخنران یا نوازنده دعوت شدم. همین امر باعث شد در زمینه نوازندگی این ساز نوازنده ای روزآمد باشم.

آیا جز به روز بودن در زمینه نوازندگی از این ارتباط بین المللی ثمره دیگری هم نصیب شما شده؟

-ناظم پور: در این زمان احساس کردم کتب آموزشی آنها را باید برای هنرمندان جوان و علاقمندان ایرانی ترجمه و به عبارتی ایرانی کنم که محصول آن چهار جلد کتاب با عنوان «مهارت عود نوازی» شد. البته ثمره ۱۱ سال پژوهش من در زمینه ساز بربت کتابی شد با عنوان «داستان بربت» یا «مروری بر تاریخ ۵۰۰۰ ساله ساز عود».

پس عود و دنیای نوازندگی به طور کامل شما را از رشته تحصیلی و حرفه روانشناسی دور کرد?

ناظم پور: خیر در ابتدای مصاحبه از دغدغه دوران کودکی خودم؛ تفکر در باره افرادی بود که با قدرت کلام می توانستند حال انسان ها را بهبود بخشند صحبت کردم. این دغدغه همواره با من بود تا اینکه روزی به نتیجه رسیدم موسیقی هم در کنار کلام می تواند خاصیت درمانی داشته باشد. پس از چند سال مطالعه در این زمینه و عضویت در انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی به مقوله کاربرد موسیقی در هیپنوتیزم درمانی علاقمند شدم که حاصل این دوره کتابی شد با عنوان «کاربرد هیپنوتیزم در موسیقی درمانی» که با همکاری نشر ساوالان منتشر شد.

قدری درباره آلبوم های موسیقی خود صحبت کنید. تا جایی که می دانم آلبوم های شما عمدتا تک نوازی عود بوده.

-ناظم پور: بله عمده آلبوم های من تک نوازی بوده آلبوم هایی مانند فلسفه (۱۳۸۶)، حکمت (۱۳۸۸)، مردی برای تمام فصول (۱۳۸۸)، تکنوازی بربت (۱۳۸۸)، راز ساحل
(۱۳۸۳) و زریاب (۱۳۸۸).

به نظر من آلبوم زریاب شما با سایر آثارتان قدری تفاوت دارد و حتی می شود گفت موفق تر از بقیه بوده.

-ناظم پور: بله این اثر به دلیل ماهیت خلاقانه خود موفق شد در بازار موسیقی موفق باشد و بیش از بقیه آثار فروخته شد.

 در خلال گفت و گوی ما بارها نام عود برده شد و بارها نام بربت. آیا عود با بربت فرق دارد و آیا املای «بربط» درست است یا «بربت»؟

-ناظم پور: قبلا این ساز یا با نام عود شناخته می شد یا بربط با «ط». اما در ادبیات کهن فارسی اصولا حرف «ط» وجود نداشته و اشتباه است نام این ساز را بربط بنویسیم.

 این نظر شخصی شماست؟ یا سندی هم برای این ادعا وجود دارد؟

-ناظم پور: سند این ادعا کتاب «مفاتیح العلوم» خوارزمی است. در این کتاب نام این ساز به دلیل شباهت کاسه آن با سینه مرغابی بربت آورده شده و بربت یعنی سینه مرغابی. در گذشته عود و برت را یک ساز می دانستند؛ اما در آثار دوره ساسانی و نگارگری های آن دوره به وضوح مشخص است بربت ساسانی با کاسه کوچک تر و دسته کشیده تر صدایی مناسب تر برای موسیقی ایرانی داشته و استاد قنبری مهر این ساز را باز سازی کرده است. اما عود در کشورهای دیگر کاسه بزرگ تری دارد.

 این ساز ریشه ایرانی دارد یا عربی؟

-ناظم پور: به اعتقاد کارشناسان مهد این ساز بین النهرین بوده است. البته باید پذیرفت سومری ها اولین قومی بودند که سازی با دسته و قابلیت انگشت گذاری ساخته اند. عرب ها با استناد به یافته های بین النهرین مهد این ساز را کشور خود می دانند. مصریان با استناد به دیوارنگاره های اهرام مصر مهد این ساز را مصر باستان اعلام کرده اند؛ ولی به هر شکل ساز با شکل امروزی آن و با کاسه ای با این حجم محصول نبوغ ایرانی ها در دوره ساسانی است.

بسیار شنیده ایم گیتار سازیست که از دل عود درآمده است. شما می گویید عود سازی است اصالتا ایرانی از طرفی مهد گیتار اسپانیا است، حقیقت داستان چیست؟

-ناظم پور: حدود ۹۰۰ سال قبل یک موسیقیدان نابغه به نام ابوالحسن علی ابن نافع مشهور به زریاب در ایران زندگی می کرده که به دلیل نبوغ خود با دسیسه ها و حسادت های درباریان دوره عباسیان روبرو شده و مجبور به ترک ایران می شود.

او به اسپانیا می رود، ابتدا به خاطر چهره سیاهی که داشت او را برده می دانستند اما زمانی که پی به بنوغ او بردند به دستور عبدالرحمن ابن حکم که بسیار هنردوست و اهل موسیقی بود تشویق به ماندن در اسپانیا می شود. از او می خواهند در ازای ماندن در آن کشور هر امکاناتی که می خواهد طلب کند.

زریاب درخواست می کند به او امکانات تاسیس یک هنرستان موسیقی داده شود. به این ترتیب اولین هنرستان موسیقی تاریخ که الگوی تمام هنرستان های موسیقی بعد خود شد توسط زریاب در اسپانیا تاسیس می شود. این نابغه در اسپانیا ساختمان عود را تغییر می دهد و آرام آرام از دل این ابتکار ساز گیتار متولد می شود. پس در این که گیتار سازی است که یک نسل بعد از عود ساخته شده تردیدی نیست.

 ساز عود در ایران و کشورهای عربی و ترکیه به شدت مورد توجه است. آیا این ساز در این کشورها با یک کوک واحد و استاندارد نواخته می شود؟

-ناظم پور: خیر بنا به سلیقه نوازنده ها در ارتباط با جنس موسیقی و الگوهای مختلف کوک ها تفاوت دارند. چون در هر کشور جنس صدای خاصی مد نظر است.

 چند سالیست عود سایلنت یا عود الکتریک به بازار عرضه شده است. شما در مواجهه با این ساز موضع موافق دارید یا مخالف؟

-ناظم پور: من با هیچ چیز مخالف نیستم. فراموش نکنیم هرچه امروز به اسم سنت داریم روزی در گذشته های دور یک نو آوری بوده است. معتقدم به هر اختراعی باید خوش آمد گفت. این آیندگان هستند که به این نو آوری ها اعتبار می دهند یا از آن گذر می کنند.

شما در سفری که برای شرکت در جشنواره موسیقی به قطر داشتید عود نواختید یا بربت؟

-ناظم پور: در همه سفرهای خارجی من بربت می نوازم؛ چون یک ایرانی هستم و دوست دارم موسیقی کشور خود را اجرا کنم. مگر اینکه قصد داشته باشم موسیقی عربی اجرا کنم. این سفر بنا به دعوت وزارت فرهنگ قطر انجام شد و خوشبختانه موفق شدم در بین شرکت کنندگان کشورهای مختلف حضوری چشمگیر داشته باشم. در این سفر با رادیو تلویزیون قطر هم مصاحبه و درباره تاریخ عود صحبت کردم.

با توجه به حضور موفق شما دوست دارم بدانم جایزه ای که بردید چه بود؟

-ناظم پور: این جشنواره رقابتی نبود و من یک تندیس یادبود گرفتم.

قدری در باره خانه عود که توسط شما تاسیس شده صحبت کنید؟

-ناظم پور: اکثر کشورها یک «بیت العود» یا خانه عود دارند. چون عود در کشورهای اسلامی و عربی بیش از یک ساز و یک سمبل فرهنگی است. به همین دلیل در اکثر کشورها برای این ساز مرکزی تاسیس شده است. من هم به این نتیجه رسیدم در ایران چنین مرکزی داشته باشیم تا علاقمندان امکان پژوهش و آموزش داشته باشند. این مرکز را تاسیس کردم تا جوانان در یادگیری این ساز با دشواری هایی که من روبرو بودم مواجه نشوند. در این مرکز ما موزه ای از انواع عودها، آرشیو انواع مضراب ها، آرشیو شنیداری قوی از آثار ساخته شده برای این ساز، یک موزه برای عودهای فراموش شده و بازسازی آنها داریم.

 آیا این ساز به روش متدیک و استاندارد آموزش داده می شود یا سینه به سینه و به روش های مختلف اساتید مختلف؟

-ناظم پور: در هر کشوری این ساز به صورت متدیک و مناسب با موسیقی آن کشور آموزش داده می شود. سال ها قبل یک کتاب آموزش نوازندگی عود توسط استاد مرحوم نریمان تالیف شد. من هم با هدف همسان سازی دیدگاه جهانی با آنچه در ایران آموزش داده می شود کتابی تالیف کردم که نوازندگان ایرانی در سطح و استاندارد جهانی بنوازند. به طور کل عود هم ماند ویلن یک استاندارد نوازندگی جهانی دارد و نوازندگان در ابتدا باید این استانداردها را بیاموزند بعد انتخاب کنند که چه بنوازند.

 آیا کتاب جدید در دست تالیف دارید؟

-ناظم پور: کتابی تالیف کردم با عنوان «کاربرد موسیقی در درمان اضظراب» که آماده انتشار است و بعد از این کتاب هم جلد دوم و سوم کتاب «داستان بربت، مروری بر تاریخ ۵۰۰۰ ساله عود» را هم آماده انتشار دارم. در حال ضبط آلبومی با تمرکز بر ساز عود هستم.

جدای از ساز عود و موسیقی تخصصی خودتان به چه سبک دیگری از موسیقی علاقمند هستید؟

-ناظم پور: موسیقی باید فاخر باشد. به شدت با موسیقی مضر مخالف هستم. اگر موسیقی خوب باشد سبک آن برای من اهمیتی ندارد.

 در هر جامعه ای مردم با سطوح مختلف فکر و فرهنگی و به طبع آن سطح سلیقه و زاویه نگاه مختلف زندگی می کنند. فکر نمی کنید این تفکر که همه افراد باید شنونده نوعی از موسیقی باشند که به نظر شما فاخر و خوب است قدری فاشیستی باشد و حتما قبول دارید ماهیت هنر با فاشیسم بسیار متفاوت است.

-ناظم پور: به عنوان یک روانشناس معتقدم موسیقی مضر به ذهن و روح انسان آسیب می رساند. اما به این معنی نیست که موسیقی مفید را حتما باید در سبک خاصی جست.

در هر جامعه ای باید موسیقی روشنفکرانه، در کنار موسیقی پاپ و حتی کوچه بازاری وجود داشته باشد تا سلایق مختلف بتوانند از موسیقی مورد علاقه خود بهره مند باشند. مدت ها روی موسیقی کوچه بازاری تحقیق کردم و معتقدم بسیاری از موسیقی های کوچه بازاری ما از بسیاری از موسیقی هایی که ادعا می کنیم فاخر هستند بهترند.

موسیقی مبتذل از نظر من نوعی موسیقی است که در آن رسما فحاشی می کنند. موسیقی مبتذل موسیقی است که در ساختار و شعر نانجیب است و باعث بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی می شود. من به هیچ عنوان موسیقی خوب را از سبک آن انتخاب نمی کنم.

در ۹۵ درصد ترانه های کوچه بازاری قدیم اشعاری با مضامین مردانگی و معرفت موج می زد. اما در حال حاضر بسیاری موسیقی هایی که اتفاقا طرفداران شان از مخالفان سرسخت موسیقی های کوچه بازاری هستند سرشار از دشنام و حرف های رکیک است. به هر شکل باید پذیرفت امروزه حال مردم کره خاکی خوب نیست و ما در دوره گذار از ارزش ها هستیم. ولی اطمینان دارم این دوران هم سپری خواهد شد و حال مردم رو به بهبود خواهد رفت.